چشم پاکیدر مکتب انسان ساز اسلام ، پاکدامنی از ارزشهای والای انسانی به حساب میآید و در مقابل، بیعفّتی و بی بند و باری جنسی محکوم شده است. ۱ - اسلام و بر خورد با مسائل جنسی و شهوانیاسلام نخست با راهنمایی و هدایت، مسائل جنسی و شهوانی را کنترل و تعدیل میکند، مسلمانان را به عفاف و پاکدامنی فرا میخواند، سپس با تدابیر حکمت آمیز و اصولی زمینههای انحراف را از میان بر میدارد. هم به پیروان خویش دستور میدهد بی عفتی نکنند و هم از آنان میخواهد که اسباب لغزش و گناه دیگران را فراهم نسازند. ۲ - چشم چرانی، اولین قدم انحرافگذرگاه ورود به منجلاب انحرافات و فساد جنسی «چشم چرانی» و نگاه به نامحرم است. نگاههای آلوده، تخم شهوت را در دل بارور ساخته، صاحبش را به فتنه و انحراف مبتلا میکند. حضرت امام صادق علیهالسلام فرمود: «اَلنَّظرَةُ بَعْدَ النًّظرَةِ تَزرِعُ فی الْقَلبِ الشَّهْوَةَ وَ کَفی بِها لِصاحِبِها فِتْنَة؛ چشم چرانی، تخم شهوت را در دل میکارد و چنین کاری برای نگاه کننده کافی است که منشأ فتنه گردد». [۱]
روضة المتقینج ۹، ص ۴۳۴.
نگاه کردن به ناموس دیگران، خواست شیطان است. چشمی که تیرهای آلوده نگاه را به نامحرمان پرتاب میکند، محل کمین شیطان است. شیطان از کمان چشمهای او ناموس دیگران را نشانه میگیرد. پیامبر خدا صلیاللهعلیهوآلهوسلم فرمود: «النَّظَرُ سَهمٌ مَسْموُمٌ مِنْ سِهامِ اِبلیسَ؛ نگاه (به نامحرم) تیز زهرآلودی از تیرهای شیطانی است» امیرمؤمنان علیهالسلام فرمود: «الْعُیونُ مَصائِدُ الشَّیطانَ؛ چشمها، کیمنگاههای شیطان است. پس باید مراقب چشمان خویش باشیم، تا شیطان از آن برای تخریب ایمان ما و ناموس مردم استفاده نکند. ۳ - سفارش قرآن به چشم پوشی از نامحرمامام باقر علیهالسلام فرمود: جوانی از انصار، در مدینه با زنی برخورد کرد. در آن زمان، مقنعه زنها تا پشت گوششان را میپوشاند (گوشها، گردن و صورت حجاب نداشت) جوان به آن زن خیره شد و چشم از او بر نداشت تا عبور کرد. همین طور که با نگاه به پشت سرش آن زن را تعقیب میکرد، وارد کوچه تنگی شد در این هنگام صورتش به استخوانی که از دیوار بیرون زده بود برخورد و شکافت. وقتی آن زن رفت، جوان به خود آمد و دید خون از صورتش جاری است. با خود گفت: به خدا سوگند! نزد رسول خدا میروم و این ماجرا را با او در میان میگذارم. جوان نزد پیامبر رفت. حضرت پرسید این چه وضعی است؟ او جریان را نقل کرد. در این هنگام جبرئیل نازل شد و این آیه را آورد؛ «قُل لِلمؤمِنینَ یغُضُّوا مِنْ اَبْصارِهِمْ وَ یَحفَظُوا فُرٌجَهُمْ ذلِکَ اَزْکی لَهٌم اِنًَّ اللهَ خَبیرٌ بِما یَصْنَعونَ؛ به مؤمنان بگو چشمان خود را فرو بندند و دامن خود را حفظ کنند، این برای آنها پاکیزهتر است و خدا به آنچه میکنند، آگاه است» و پس از آن فرمود: «وَ قُلْ لِلْمؤمِناتِ یَغْضُضنَمِنْ اَبْصارِهنَّ وَ یَحفَظنَ فُروجَهُنًّ؛ به زنان با ایمان بگو چشمانشان را (از نامحرم) فرو بندند و دامن خود را حفظ کنند» پس خواست قرآن رعایت عفت عمومی برای زن و مرد است و این کار ضروری و واجب شمرده شده است: نگاه کردن مرد به بدن زن نامحرم چه با قصد لذّت و چه بدون آن حرام است و نگاه کردن به صورت و دستها، اگر با قصد لذّت باشد، حرام است، بلکه احتیاط واجب آن است که بدون قصد لذت هم نگاه نکنند و نیز نگاه کردن زن به بدن مرد نامحرم حرام است». ۴ - ارزش چشمان پاکهر یک از اعضای بدن مؤمن نسبت به عبادت پروردگار متعال وظیفه خاصی بر عهده دارد که اگر بدان وظیفه عمل کرد، ارزشمند است. حضرت علی علیهالسلام درباره مواظبت و حفاظت از چشمها فرمود: «لَیْسَ فِی الْبَدَنِ شَیءٌ اَقَلَّ شٌکراً مِنَ الْعَیْنِ فَلا تُعطوها سٌؤلَها فَتَشْغَلکُم عَنْ ذِکْرِ اللهِ عَزَّ وَجَل؛ چیزی در بدن کم سپاستر از چشم نیست، خواستهاش را ندهید که شما را از یاد خدا باز میدارد» رسول خدا صلیاللهعلیهوآلهوسلم چشمان با ارزش را این گونه توصیف میکند: «کُلُّ عَیْنٍ باکِیَةٌ یَومَ القِیامَةِ اِلّا ثَلاًًثَةُ اَعیُنٍ: عَیْنٌ بَکَتْ مِنْ خَشیَةِ اللهِ وَ عَیْنٌ غَضَّتْ عَنْ مَحارِمِ اللهِ وَ عَیْنٌ باتَت ساهِرَة فی سبیلِ الله؛ همه چشمها روز قیامت گریانند جز سه چشم: چشمی که از ترس خدا بگرید، چشمی که از نامحرم فرونهاده شود، چشمی که در راه خدا (و پاسداری از کیان اسلام) شب زنده دار باشد» ۵ - برکات چشمی که به نگاه حرام آلوده نگرددچشمی که به نگاه حرام آلوده نگردد، سبب برکات زیر میگردد: دیدن شگفتیها: رسول خدا صلیاللهعلیهوآلهوسلم فرمود: «غُضُّوا اَبْصارَکُم تَرَوْنَ الْعَجائِبَ؛ چشمهایتان را (از نامحرم) بپوشانید تا عجایب و شگفتیها را ببینید» راحتی قلب: امام علی علیهالسلام فرمود: «مَنْ غَضَّ طَرْفَهُ اَراحَ قَلْبَهُ؛ آنکه از نامحرم چشم خود را فرو نهاد، قلبش را راحت کرده است». [۱۰]
آمدی، شرح غررالحکم، ج۵، ص۴۴۹.
نیک خویی: هم چنین آن حضرت فرمود: «مَن غُضَّتْ اَطرافُهُ حَسَنَتْ اَوصافُهُ؛ کسی که نگهاههایش کنترل شود، صفاتش نیکو گردد». پاداش الهی: امام صادق علیهالسلام فرمود: «مَنْ نَظَرَ اِلی امْرأَةٍ فَرَفَعَ بَصَرَهُ اِلیَ السَّماءِ اَوْ غَمَضَ بَصَرَهُ لَمْ یَرْتَدَّ اِلَیْهِ بَصَرُهُ حَتّی یُزَوَّجَهُ اللهُ مِنَ الْحُورِ العینِِ؛ هر کسی زنی را ببیند و بلافاصله دیده اش را به آسمان بدوزد یا چشم فرو بندد، چشم باز نگرداند مگر خداوند حوریان بهشتی را به عقد او در آورد» چشیدن شیرینی ایمان: پیامبر اسلام صلیاللهعلیهوآلهوسلم فرمود: «اَلنَّظَرُ سَهْمٌ مَسموُمٌ مِنْ سِهامِ اِبْلیسَ فَمَنْ تَرَکَها خَوْفاً مِنَ اللهِ اَعطاهُ اللهُ ایماناً یَجِد حَلاوَتَهُ فی قَلْبِهِِ؛ نگاه (به نامحرم) تیر زهرآلودی از تیرهای شیطان است و هر کس آن را از ترس خدا ترک کند، خداوند چنان ایمانی به او عطا کند که شیرینیاش را در دل خویش احساس کند». ۶ - قران کریم و داستانهای گوناکونقرآن کریم برای عبرت و راهنمایی مردم، داستانهای گوناگونی را نقل کرده که میان همه آنها از داستان حضرت یوسف علیهالسلام به عنوان «احسن القصص» یا زیباترین داستان یاد شده است. در این داستان حضرت یوسف از زشتترین عمل که «خیانت به ناموس دیگران» است پرهیز کرده، با فراهم بودن تمام مقدمات با توجه به حضور و قدرت الهی، شهوت خود را کنترل کرده و از نامحرم چشم پوشیده است و این کاری بزرگ است که تنها با کمک ایمان به پروردگار انجامپذیر است. قرآن مجید حضرت یوسف علیهالسلام را به عنوان قهرمان میدان «عفاف» مطرح میکند تا جوانان مسلمان که در پی قهرمان یابی و الگوپذیری هستند، از یوسف علیهالسلام که شجاعترین مرد روزگار بود پیروی کنند، چرا که حضرت رسول صلیاللهعلیهوآلهوسلم فرمود: «اَشْجَعُ النّاسِ مَنْ غَلَبُ هَواهُ؛ شجاع ترین مردم کسی است که بر خواهش نفسانیاش چیره شود». [۱۲]
پاینده، نهج الفصاحه، حدیث ۲۹۹، ص ۵۸ .
نکته شایان توجه در داستان حضرت یوسف علیهالسلام استمداد از خدای سبحان و پناه بردن به قدرت سرمدی اوست که هیچ چیز جز ایمان به پروردگار نمیتواند جلوی نفس سرکش و غریزه نیرومند شهوت را بگیرد. از امیرمؤمنان علی علیهالسلام سؤال کردند: «بما یستعان علی غمض بصر؟؛ به کمک چه چیزی میتوان چشم از نامحرم پوشید؟» پاسخ داد: «بالخَمُودِ تَحْتَ السُّلطانِ الْمُطَّلَعِ عَلی سَتْرِکَ؛ با خاموش کردن آتش شهوت، زیر نظر قدرتمندی که بر مخفیگاهت آگاه است» ۷ - عفتدر برابر عفت نکته ظریف دیگری که در مسأله «ناموس» نهفته است و روایات نیز آن را تأیید کردهاند این است که به هر دستی بدهی به همان دست پس میگیری، چنان که فرمودهاند: «کَما تُدینُ تُدانُ؛ آن طور که جزا دهی جزا بینی» امام صادق علیهالسلام فرمود: در زمان حضرت موسی علیهالسلام مردی با زنی زنا کرد وقتی به خانه خویش آمد، مردی را با زن خود دید، آن مرد را نزد حضرت موسی آورد و از او شکایت کرد. در آن لحظه جبرئیل بر آن حضرت نازل شد و گفت: هر کس به ناموس دیگران تجاوز کند به ناموسش تجاوز کنند. حضرت موسی به آن دو فرمود: با عفت باشید تا ناموستان محفوظ بماند. بنابراین، مؤمن با غیرت هرگز به ناموس دیگران نگاه حرام نمیکند، چرا که نمیخواهد کسی به ناموسش نظر بد داشته باشد. هر که باشد نظرش در پی ناموس کسان ••• پی ناموس وی افتد نظر بوالهوسان شخصی از امام صادق علیهالسلام پرسید: آیا نگاه کردن به پشت سر زنهایی که عبور میکنند جایز است؟ حضرت پاسخ داد: اگر به ناموس شما این گونه نگاه کنند، خوشنود میشوید؟! آنگاه فرمود: برای مردم همان را بخواهید که برای خود میخواهید [۱۵]
مستدرک الوسائل، ج ۲، ص ۵۵۵.
۸ - خلوت با نامحرماگر مرد و زن نامحرم در محل خلوتی باشند که کسی در آنجا نباشد در حالی که دیگری هم نتواند وارد شود چنانچه بترسند که به حرام بیفتند، باید از آنجا بیرون بروند. یکی دیگر از راههای پیشگیری از انحراف این است که مؤمن با نامحرم در جای خلوت اجتماع نکند، چرا که دور از چشم مردم، زمینه لغزش و انحراف فراوان است. پیامبر صلیاللهعلیهوآلهوسلم فرمود: «مَنْ کانَ یُؤْمِنُ بِاللهِ و الیَوْمِ الاخِرِ فَلا یَبیتَ فی مَوْضِعٍ تُسمَعُ نَفَسُ امْرأَةٍ لَیْسَتْ لَهُ بِمَحرَمٍ؛ آن که به خدا و روز جزا ایمان دارد نباید در جایی بخوابد که صدای نفس زن نامحرم شنیده میشود». امیرمؤمنان علی علیهالسلام فرمود: «لا یَخْلُوا بِامْرَأَةٍ رَجُلٌ، فَما مِنْ رَجُلٍ خَلا بِامْرَأةٍ الّا کانَ الشًّیطانُ ثالِثَهُما؛ هیچ مردی با زنی (نامحرم) خلوت نکند. اگر مردی با زن بیگانهای خلوت کند، سوّمی آن دو شیطان است»، هم چین فرمود: «ثلاثَةٌ مَنْ حَفِظَهُنَّ کانَ مَحْصوُماً مِنَ الشَّیطانِ الرَّجیمِ وَمِنْ کُل بَلیَّةٍ: مَنْ لَمْ یَخْلُ بِامْرَأَةٍ لایَملِکُ مِنها شَیئاً؛ هر کس سه چیز را رعایت کند، از دست شیطان رانده شده و از هر گرفتاری در امان خواهد ماند: اول اینکه با زن نامحرم خلوت نکند...». ۹ - سزای چشم ناپاکعلاوه بر ابتلا به مثل آنچه فرد انجام داده که خود به خود در مسائل ناموسی انجام میگیرد، «چشم ناپاک» از عذاب و شکنجه الهی نیز بینصیب نمیماند. رسول خدا صلیاللهعلیهوآلهوسلم فرمود: «مَنْ مَلَاَ عَیْنَیْهِ مِنِ امْرَأَةٍ حَراماً حَشاهُما اللهُ عَزَّ وَجَلَّ یَوْمَ القِیامَةِ بِمَسامیرَ مِنْ نارٍ وَحَشاهُما ناراً حَتّی یَقْضِیَ بَیْنَ النّاسِ ثُمَّ یُؤمَرُ بِه اِلَی النّارِِِ؛ آن که چشمانش را از نگاه به زن نامحرم پر کند، روز قیامت، خداوند چشمانش را با میخهای آتشین و از آتش پر کند، تا وقتی که به حساب مردم رسیدگی کند، سپس امر میشود که او را به جهنم ببرند». اسلام برای پاکدامنی پیروان خویش حتی شنیدن سخنان نامحرم را نیز اگر از روی غرض باشد، ممنوع کرده است. این خود هشداری بجا و حساب شده است که تماس نامشروع با نامحرمان به هیچ عنوان و از هیچ راهی حاصل نشود البته رویارویی جدّی و ضروری و بدون هیچ گونه غرض، آنهم با حجاب کامل اسلامی و با رعایت ادب و سایر مسایل اخلاقی اشکالی ندارد. پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوآلهوسلم فرمود: «لِکُلِ عُضْوٍ مِنِ ابْنِ ادَمَ حَظّاً مِنَ الزِّنا فَالْعَینُ زِناهُ النَّظَرُ وَ للِّسانُ زِناهُ الْکَلامُ وَالأُذُنان زِناهُما السَّمْعُ؛ در مورد رابطه نامشروع برای هر عضوی از آدمی سهمی از زناست؛ زنای چشم، نگاه کردن، زنای زبان، سخن گفتن و زنای گوشها، شنیدن (سخن نامحرم) است». همچنین درباره شوخی کردن با نامحرم فرمود: «مَنْ فاکَهَ بِامْرَأَةٍ لا یَمْلِکُها حُبِسَ بِکُلِّ کَلِمَةٍ کَلَّمَها فِی الدُّنیا اَلْفَ عامٍ فِی النّارِ؛ هر کسی با زن نامحرمی شوخی کند برای هر کلمهای که با او در دنیا سخن گفته، هزار سال در جهنم زندانی میشود» [۱۶]
ثواب الاعمال، ص ۳۳۴.
امیر مؤمنان علی علیهالسلام برای گریز از خطر آلوده شدن و رهایی از دام شیطان هنگام رو به رو شدن با نامحرم، این گونه رهنمود میدهد: اگر یکی از شما زنی را دید و خوشش آمد، چشم از او برداشته، نزد همسر خود رود که آنچه او دیده است، همسرش نیز دارد و مواظب باشد که شیطان را بر دل خویش راه ندهد و آنکه متأهل نیست، دو رکعت نماز بخواند و خدا را زیاد سپاس گوید و صلوات بر پیامبر و خاندانش فرستد، آنگاه از فضل خدا بخواهد و خدا نیز با رحمت خویش او را از راه مباح بی نیاز میگرداند ۱۰ - فهرست منابع(۱) قران مجید. (۲) الحاج میرزا حسین النوری الطبرسی، مستدرک الوسائل ومستنبط المسائل، مؤسسة آل البیت علیهمالسلام لاحیاء التراث. (۳) روضة المتقین. (۴) العلامة الشیخ محمد باقر المجلسیی، بحار الانوار، مؤسسة الوفاء بیروت - لبنان، ۱۴۰۳ ه . (۵) الشیخ کلینی، فروع کافی. (۶) آمدی، شرح غررالحکم. (۷) پاینده، نهج الفصاحه. (۸) شیخ صدوق، ثواب الاعمال. (۹) الشیخ عبد علی بن جمعة العروسی الحویزی، تفسیر نور الثقلین ۱۱ - پانویس
۱۲ - منبعسایت طهور. |